معنی هواپیمای دربست
حل جدول
چارتر
دربست آزادی
فیلمی از مهرشاد کارخانی
هواپیمای آموزشی
گلایدر
هواپیمای جنگی
فانتوم
هواپیمای جاسوسی
آواکس
هواپیمای بیموتور
گلایدر
هواپیمای روسی
سوخو
هواپیمای کارتونی
جیمبو
فرهنگ عمید
دربسته،
[مجاز] چیزی که تمام آن در اختیار یک تن یا یک خانواده باشد: اتوبوس دربست،
(قید) [مجاز] یکجا و به طور کلی: خانه را دربست کرایه کرده بود،
لغت نامه دهخدا
دربست. [دَ ب َ] (ن مف مرکب) دربسته. || کنایه از تمام و کمال و بی قبض و تصرف غیری. (آنندراج). خانه یا کالسکه یا اتومبیل و غیره که به یک کس به اجاره دهند و موجر حق نداشته باشد دیگری را شریک مستأجرکند. به اختیار کسی دادن چیزی بدون حق مشترک ساختن دیگری در آن چنانکه خانه یا اتومبیل و غیره. جای اجاره ای که کس دیگر جز تو و کسان تو در آن ننشیند. (یادداشت مرحوم دهخدا). || (ق مرکب) توأماً. کلاّ. تماماً. بتنهایی. بی مشارکت دیگری:
می کشم از هرزه گردی پا به دامان جنون
خانه ٔ زنجیر اگر دربست ملک ما شود.
دانش (از آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آنچه (خانه اتومبیل کرایه وغیره) که همه آن در اختیار یک تن یا یک خانواده باشد، تمام یک چیز کامل.
فرهنگ معین
(ص مف.) آن چه (خانه، اتومبیل کرایه و غیره) که همه آن در اختیار یک تن یا یک خانواده باشد، (ق.) تمام یک چیز، کامل. [خوانش: (دَ بَ)]
فارسی به عربی
کتله
فارسی به ترکی
savaş uçağı
واژه پیشنهادی
چارتر
معادل ابجد
741